تاريخ تاسيس اين هيات دقيقا مشخص نيست ولي براساس شواهد و قراين
ميتوان چنين دريافت كه قرنها از تشكيل اين هيات ميگذرد…
تاريخ تاسيس اين هيات دقيقا مشخص نيست ولي براساس شواهد و قراين
ميتوان چنين دريافت كه قرنها از تشكيل اين هيات ميگذرد. مركز هيات سقايي آران در
حسينيه محله مسجد قاضي آران در خيابان محمدهلال واقع شده است.
در ماه محرم عزاداران هيات سقايي همچون ساير دستهجات عزادار،
مركز هيات خود را سياهپوش مينمايند و مجلس روضهخواني و عزاداري در اين هيات تا
پايان ماه صفر همچنان ادامه دارد و در بعضي شبها عزاداران هيات به نوحهسرايي
سقايي ميپردازند.
در دستهجات عزاداري خصوصات هيات سقايي مدير و مسئول و
صاحباختيار هيات كه وي را «بابا» ميگويند از احترام و مقام خاصي بين عزاداران
برخوردار ميباشد. جلسات عزاداري هيات سقايي به نام خدا و صلوات بر خاتم پيامبران
حضرت محمد مصطفي(ص) و اهل بيت طاهرينش(ع) و مدح و منقبت امامان بزرگوار خاصه مولاي
متقيان اميرالمؤمنين(ع) و سيد و سالار شهيدان حضرت اباعبداله الحسين(ع) آغاز ميشود
و سپس با مرثيهخواني و نوحهسرايي ادامه مييابد. و با دعا و فاتحهخواني مجلس را
ختم مينمايند.
براي اجراي سنتي عزاداري در روزهاي عاشورا و تاسوعاي حسيني هيات
سقايي هر چه باشكوهتر حركت مينمودند و در حسينيهها و تكايا «زيارتگاه ها» آران
دوره ميروند و با نوحهسرايي و خواندن اشعار مذهبي جلوهاي خاص به عزاداري خويش
ميبخشد و مراسم عزاداري را در صحن مطهر محمد هلال بن علي(ع) ابتدا به مناسبت عرض
تسليت برادر بزرگوارش حضرت اباعبداله الحسين(ع) و ساير شهداي بزرگ كربلا و سپس با
نوحهسرايي و مرثيهخواني در آن مكان مقدس به پايان ميرسانند و در مراجعت از اعضاي
هيات و عزاداران در محل مركز هيات اطعام مينمايند.
البته در گذشته قبل از فرارسيدن ماه محرم، عزاداران سقايي به
عنوان استقبال از اين ماه و آمادگي براي عزاداري و سوگواري سرور آزادگان جهان در
شبهاي جمعه در منازل افراد هيات جلساتي را منعقد ميكردند و به نوحهسرايي سقايي
ميپرداختند.
هم چنين هيات در هنگامه خروج براي عزاداري، لباس سقايي
ميپوشيدند و مشكي آب را بر دوش و جام و كشكولي را در دست ميگرفتند. در نهم و دهم
محرم عزاداران عصرها حركت ميكردند و به منازل علما و دانشمندان شهر كه مجالس
روضهخواني اقامه ميشد ميرفتهاند و با پوشيدن لباس سياه و حمل مشك آب و جام و
… به سبكي بسيار غمناك و محزون نوحهسرايي ميكردند كه از زمان پهلوي اول به علت
ممانعت، برداشتن مشك و جام و كشكول آب سقايي متروك شده است.
از مراسم ديگري كه هيات سقايي در روز عاشورا اجرا ميكردهاند
اين بوده است كه اسبي را سياهپوش مينموده و بر يك طرف آن شمشير و سپر و بر طرف
ديگر آن مشك سوراخ شده خالي از آب ميبستهاند و به نشانهي اسب بيصاحب و از ميدان
برگشتهي سقاي دشت كربلا حضرت اباالفضل(ع) به همراه خود ميبردهاند و بر اسبي ديگر
شخصيتي ـ تشبيهـ به حضرت امام حسين(ع) مينشاندند و عدهاي از كودكان در حالي كه
كاسههاي خالي در دست دارند چونان تشبيه حضرت سكينه و رقيه(س) قرار ميدادند كه با
گريه و زاري جلو اسب امام حسين(ع) ميآمدند و از او سوال ميكردند كه از عموي ما
عباس(ع) سقا و سپهسالار دشت كربلا چه خبر داري، چرا اسب بيصاحب او از ميدان آمده و
خودش نيامده است و اشعاري مناسب و هيجانانگيز به سبك نوحهسرايي در اين زمينه
ميخواندهاند.
در حين اجراي مراسم ذاكران اهلبيت عصمت و طهارت با سبكي محزون
و جانسوز اشعاري در وصف سقاي شهيدان سرزمين كربلا و مظلوميت ابوالشهيد حضرت حسين بن
علي(ع) و ساير دلاورمردان نهضت عاشورا بر عظمت و شكوه اين عزاداري رونق ميبخشند.
نویسنده: علی محمد سلطان محمدی آرانی
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین سالروز شهادت سیدالشهدا حضرت اباعبدالله حسین علیه السلام و یاران باوفایش را تسلیت می گوییم