تالیف: مهدی خدامیان
سال نشر 1394
وقتى که ستمگران، ستم به اهل بیت (علیهم السلام) و فرزندان آنان را آغاز نمودند، جمعى از آنان مظلومانه شهید شدند و گروهى هم از وطن آواره شدند. در آن زمان، گروهى از آنان به مرکز ایران پناه آوردند.
در گذر تاریخ، منطقه قم و کاشان از مراکز مهم تشیّع بوده است. در روزگارى که ستم به اهل بیت (علیهم السلام) رواج داشت، عدّهاى از سادات به این منطقه پناه آوردند. یکى از آنان، حضرت محمّد هلال (علیه السلام) مىباشد که امروزه حرم او در «آران و بیدگل»، چراغ هدایتى براى مردم حقیقت جو شده است. کسانى که به او توسّل جستهاند به اذن خدا به مراد دل خود رسیدهاند.
در فصل دوم این کتاب میخوانیم :
وقتى انسان ها در جهل و نادانى بودند، خدا براى رستگارى آنان، محمد(صلى الله عليه و آله) را به پيامبرى فرستاد و به او فرمان داد تا همگان را به سوى حق و حقيقت راهنمايى كند.
پيامبر در اين راه، سختى هاى زيادى را تحمّل كرد و با مشكلات زيادى روبرو شد، دشمنان به او سنگ پرتاب كردند، او را ديوانه خطاب كردند، آنان با سپاهى بزرگ به جنگ او آمدند و…
روزهاى آخر زندگى پيامبر فرا رسيد، اسلام رشد كرده بود و آن سختى ها به پايان رسيده بود، مسلمانان با خود چنين فكر كردند: “خوب است به پيامبر چيزى به عنوان مزد رسالت او بدهيم،او براى هدايت ما تلاش بسيارى نمود”.
اينجا بود كه خدا آيه 23 سوره “شورا” را نازل كرد:
(قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى…).
در فصل سوم این کتاب ماجراهایی درباره ی محمد هلال (ع) از زبان نویسنده کتاب به لحن زیبایی نوشته شده که به بیان یکی از آنها می پردازیم :
تاریخ: سال 1320 شمسی
نگاهی به دخترت میکنی، دلت سراسر غم و اندوه می شود، دختر تو نمیتواند راه برود، پاهای او بسیار ناتوان است، او همیشه زمین گیر است، وقتی به بچه های دیگر نگاه می کند که بازی میکنند و می دوند، همه وجودش حسرت می شود. تو گاهی او را در بغل می گیری و بیرون از خانه می بری.
امروز تو دخترت را در آغوش گرفتی، در میان راه، یکی از همسایه ها تو را می بیند و به تو حرفی می زند که دل تو را می سوزاند، او می گوید: «حالا که این دختر کوچک است میتوانی او را بغل کنی، وقتی که بزرگ شود چه خواهی کرد؟»
تو بغض می کنی و چیزی نمیگویی، به خانه که میرسی، اشک از چشمت جاری می شود، صدای گریه ات بلند می شود، تو شنیده ای که محمد هلال(ع) نزد خدا آبرو دارد و اگر به او توسل بجویی خدا حاجت تو را می دهد، نذر میکنی که اگر دخترت شفا بگیرد، روز 21 رمضان که فردا برسد همراه با مردم کاشان، دخترت را با پای پیاده به زیارت محمد هلال (ع) ببری.
چند ماه میگذرد.نماز صبح را در مسجد میخوانی، دست دخترت را میگیری و با پای پیاده به سوی حرم محمد هلال (ع) حرکت می کنید، دخترت دیگر در آغوش تو نیست، او با پای خودش راه می رود. روز 21 رمضان است و شما همراه سیل جمعیت به سوی حرم آقا می روید.
درباره نویسنده آقای مهدی خدامیان آرانی :
مهدى خُدّامیان به سال ۱۳۵۴ در شهرستان آران و بیدگل – کاشان دیده به جهان گشود.
وى در سال۱۳۶۸ وارد حوزه علمیّه کاشان شد و در سال ۱۳۷۲ در دانشگاه علامه طباطبائى تهران در رشته ادبیات عرب مشغول به تحصیل گردید.
ایشان در سال ۱۳۷۶ به شهر قمّ هجرت نمود و دروس حوزه را تا مقطع خارج فقه و اصول ادامه داد و مدرک سطح چهار حوزه علمیّه قم (دکتراى فقه و اصول) را أخذ نمود. موفقیّت وى در کسب مقام اوّل مسابقه جهانى کتاب رضوى بیروت در تاریخ ۸۸/۸/۸ مایه خوشحالى هموطنانش گردید و اوّلین بار بود که یک ایرانى توانست در این مسابقات، مقام اوّل را کسب نماید.
بازسازى مجموعه هشت کتاب از کتب رجالىّ شیعه از دیگر فعالیّتهاى پژوهشى این استاد است که فهارس الشیعه نام دارد، این کتاب ارزشمند در اوّلین دوره جایزه شهاب، چهاردهمین دورهکتاب فصل و یازدهمین همایش حامیان نسخ خطّى به رتبه برتر دست یافته است و در سال ۱۳۹۰ به عنوان اثر برگزیده سیزدهمین همایش کتاب سال حوزه علمیه قم انتخاب شد.
دکتر خدّامیان هرگز جوانان این مرز و بوم را فراموش نکرد و در کنار فعالیّتهاى علمى، براى آنها نیز قلم زد. او تاکنون بیش از ۱۰۰ کتاب منتشر کرده است که بیشتر آنها جوایز مهمّى در جشنوارههاى مختلف کسب نموده است.
قلم روان، بیان جذاب و همراه بودن با مستندات تاریخى – حدیثى از مهمترین ویژگى این آثار مىباشد. آثار فارسى ایشان با عنوان «مجموعه اندیشه سبز» به بیان زیبایىهاى مکتب شیعه مىپردازد و تلاش مىکند تا جوانان را با آموزههاى دینى بیشتر آشنا نماید. این مجموعه با همّت انشارات بهار دلها به زیور طبع آراسته شده است.
دیدگاهتان را بنویسید