از ویژگی های مخصوص عزاداری در آران و بیدگل مراسم سنج زنی است . این مراسم در شب
تاسوعا که به « شب عباسِ علی » معروف است از محله ی وشاد آران شروع می شود . در این
مراسم از وسایل ذیل استفاده می شود
. . .
سنگ زنی « سنج زنی » در آران و بیدگل
از ویژگی های مخصوص عزاداری در آران و بیدگل مراسم سنج زنی است . این مراسم در شب
تاسوعا که به « شب عباسِ علی » معروف است از محله ی وشاد آران شروع می شود . در این
مراسم از وسایل ذیل استفاده می شود :
الف : سنج ؛ جنس سنج از چوب است و کاسه ای شکل می باشد . قطر سنج 8 سانتی
متر و ارتفاع آن 5/6 سانتی متر است . عموماً در بالای کاسه ی سنج ، بند چرمی می
کوبند تا به کمک انگشتی وسطی که در آن قرار می گیرد بهتر و راحت تر نواخته شود .
ب : چهل گیسو؛ که به صورت چهل گیس از پارچه به دور دایره ای بسته می شود و
فردی با حرکات چرخشی آن را جابه جا می کند . که در بعضی مواقع از چهل چراغ به یاد
چهل منزل حرکت کاروان اسرا از کربلا تا شام حمل می شود .
ج : آتشدان ؛ که شکل استوانه ای دارد که پر از آتش بوده و به یاد خیمه های
تاریک و خاموش حضرت حسین (ع) روشن نگاه داشته می شود و بعضی عقیده دارند نمادی از
آتش زدن خیام اباعبدالله حسین (ع) است .
شکل حرکت سنج زنی بدین گونه است ؛ پای چپ خم می شود و بالا می آید ، دست بالای سر
می رود و همراه پرش ضربه ای نواخته می شود . سپس به سرعت بدن به چپ متمایل می شود و
دست ها پایین می آید و همراه با پرش در سمت چپ ضربه ای دیگر نواخته می شود . بعد
پای چپ پایین و پای راست بالا می آید و یک ضربه سکوت .
هم زمان با چرخش بدن به راست همراه با پرش در سمت راست ضربه ی سوم نواخته می شود .
سرانجام همراه با پرش پای راست پایین می آیند و یک ضربه ی سکوت . ( گاهی بعضی از
کسانی که مهارت بیشتری دارند ، پس از ضربه ی بالای سر ، به جای آن زیر پای چپ زده
هم زده می شود .) این دور حرکتی تا پایان نوحه ادامه می یابد .
نمونه اشعار سنج زنی ؛
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم / نه تنها سر برایت بلکه از سر بهتر آوردم
پی ابقای قدقامت ، به ظهر روز عاشورا/ برای گفتن الله اکبر ، اکبر آوردم
برای کشتن دُونان به دشت کربلا یا رب !/ چو عباسِ همایون فر ، امید لشکر آوردم
پی آزادی نسل جوان از بند استعمار / برادر زاده ای چون قاسم فرخ فر آوردم
علی را در غدیر خم نبی بگرفت به روی دست / ولی من روی دست خود علی اصغر آوردم
علی انگشتر خود را به سائل داد اما من / برای ساربان انگشت با انگشتر آوردم
برای آن که هم دردی کنم با مادرم زهرا / برای خوردن سیلی سه ساله دختر آوردم
حسن را گر که از لَختِ جگر آکنده شد تشتی / ولی من سر برای زینب ، تشت زر
آوردم
برای آن که قرآنت نگردد پایمال خَصم / برای سمّ مرکب ها خدایا پیکر آوردم
اگر با کشتن من دین تو جاوید می گردد / برای خنجر شمر ستمگر ، حنجر آوردم.
****
جلودار // گروه
سر جدا حسین / بی نوا حسین ، شد کشته حسین // حسین
ای حسینیان یا حسین حسین // حسین
( سنج …….)
سر جدا حسین شد کشته حسین // حسین
ای حسین من نور عین من // حسین
( سنج ……)
کربلا حسین
سرجدا حسین
نینوا حسین
*************
ای حسینیان
ماه محرم است
دلا پر از غم است
خدا قسمت کند
بریم به کربلا
کنار قتلگاه
بپا کنیم عزا
در کرببلا
در راه خدا
*************
هفتاد و دو تن
جان کرده فدا
در کرببلا شد قحطی آب
از سوز عطش
سکینه کرده غش
*************
گفت عمو بیا
از بَهرِ خدا
بیا رو مشک آب
عموی با وفا
*************
با چه کار و زار
رفت شطّ فرات
هیچ کس نکند
چنین عهد و وفا
*************
لبانش تشنه بود
بیاد تشنگان
نخورده آب روان
مشک کرده پُر آب
*************
به سوی خیمه ها
در راه خدا
دست گشته جدا
تیری از جفا
خورد به مشک آب
*************
در خیمه سرا
امید کودکان
قطع گشت به خدا
*************
گفت و شاه دین
با پسرعلی
علی اکبر من
چشمِ تَرِ من
رفتی بَرِ من
گلِ پرپر مَن
خون شد دل من
*************
برخیز و زجا
در این دشت بلا
مادرت بُوَد
به خیمه چشم به راه
*************
قاسم جوان
عزیز مجتبی
کنار قتله گاه
به خون بسته حنا
عروسیش عزا
نو عروس آن
به حجله چشم به راه
*************
شاه کربلا
حسین سر جدا
غریب نینوا
رفت به خیمه گاه
*************
بر اهل بیت خود
می کند وداع
طفل شیر و خوار
اصغر رباب
گشته بی قرار
روی دست باب
برای قطره آب
ز تیر حرمله
شهید گشت به خدا
*************
در کرببلا
شمر بی حیا
رفت به قتله گاه
با جور و جفا
بریده از قفا
سر زتن جدا
کرد به نیزه ها
*************
تا خرابه شام
دست اهل دون
چوب خیزرون
بر لبان او
شاهنشه دین
مس زد آن یزید
*************
کنار قتله گاه
گفتُ و فاطمه
انا العطشان حسین
انا الغریب حسین
انا الشهید حسین
*************
ای حسین من ، نور عین من
اکبرت چه شد
اصغرت چه شد
قاسمت چه شد
هر سه کُشته شد؟
*************
عباس و علی
خورد و زخم تیر
عمود آهنین به فرق نازنین
روی اسب و زین
آمد به زمین
*************
کنار علقمه
گفت و فاطمه
عباس پسرم
برخیز بَرِ من
از بهر تو من
خون شد دل من
*************
به جان مادرت
من آورده ام
در کرببلا سوخته خیمه ها
*************
صد آه و فغان
بوده بَر مَلا
علی شیر خدا
بُود صاحب عزا
*************
از ظلم یزید
اهل بیت دین
گشته اند اسیر
*************
ما حسینی ایم
حسین شعار ماست
افتخار ماست .
*************
اَجرت با حسین .
از واقعه دشت کربلا
خون گشته دلِ زینب به خدا
*************
آن قامت خم گشت با حالِ فِکار
اشک ریخته است چون ابر بهار
*************
گفته با حسین شاه کربلا
عهد من و تو بسته با خدا
*************
تو به عهد خود کرده ای وفا
من کجا رَوم جان کنم فدا
لبِ تشنه رَوی ، رو به قتله گاه
به سوز دل کنم من آه و فغان
گفت پیاده شو روی ذوالجناح
و*************
صیت مادرم آمدت به یاد
من گلوی تو بُوسمت دو جا
*************
ای زینب جان غم پرور من
با مصیبت ها خون گشت دل من
*************
از بهر جوانان پرپرم
از داغ جوانی اکبرم
از داغ ابوالفضل برادرم
بی پشت و پناه سپاه لشگرم
*************
خواهرم برو ، رو به خیمه ها
طفلان مرا دلداری نما
*************
صبح روشنت گشت چو شام تار
شد کار حسین ات دیگر تمام
*************
من که می روم به میدان بلا
سیر گشتم از این دنیا به خدا
آماده برفت رو به قتله گاه
سر مبارکش بریده از قفا
*************
ذوالجناح ، بی صاحبش به راه
آمدش رسید رو به خیمه
زین واژگون ، یال غرق خون
شیهه می زند ، می دهد ندا
کشته شد حسین ، کشته شد حسین
*************
نیایش ها
بار الها به حق پیغمبر // آمین
به علی ساقی حوض کوثر // آمین
به حسن خورده ی زهر جفا // آمین
به حسین تشنه لب کرببلا // آمین
به علمدار که شد هر دو دستش چو جدا // آمین
ای خدا ، کن تو قبول این عزاداری ما // آمین
به محمد تو بخوان سوره و فاتحه را // آمین
التماس دعا
نویسنده : علی محمد سلطان
محمدی آرانی
محقق و کارشناس ادبیات فارسی
دیدگاهتان را بنویسید