عزاداران حضرت اباعبدالله الحسين(ع) به آن
شيوه از خوانندگي و عزاداري كه دستههاي سقا اجرا ميكنند «سقايي» مي گويند . . .
سقايي در لغت به معني آب دادن و آب آوردن است و كسي كه كارش آوردن آب و دادن آب به
مردم باشد او را «سقا» ميگويند و كارش را «سقايي» مينامند.
عزاداران حضرت اباعبداله الحسين(ع) به آن شيوه از خوانندگي و عزاداري كه دستههاي
سقا اجرا ميكنند «سقايي» مي گويند.
عزاداري سقايي، خواندن مصائب وارد شده بر اهلبيت عصمت و طهارت(س) به ويژه سرور و
سالار شهيدان حضرت اباعبداله الحسين(ع) ذكر و نوحهسرايي به طور هماهنگ و دستهجمعي
نوحه سر دادن.
تفاوت نوحهسرايي سقايي با نوحهسرايي سينهزني و زنجيرزني در اين است؛ ذكر نوحه
سقايي به طور سنگين و حزين بدون سينه زدن و زنجيرزدن و نواختن طبل و سنج خوانده
ميشود و آهنگي براي سينهزدن و زنجير زدن در آن وجود ندارد. هر قدر نوحهها
سنگينتر و غمگينتر باشد و با زنجيرزني و سينهزني مطابقت نداشته باشد پسنديدهتر
است و با سبك سقايي بهتر تطبيق خواهد كرد.
ذكر نوحهسرايي در هياتهاي زنجيرزني و سينهزني روانتر و سبكتر است و بايد با
آهنگ زدن دست بر سينه و زنجير بر شانه و نواختن طبق و سنج خوانده شود.
در هيات سقايي، خواننده و جواب دهنده هركدام دو دسته شده و هر كدام مصراعي از ذكر
سقايي را ميخوانند تا بتوانند به آساني نوحهسرايي كنند و بر چهرهي آنان فشار
وارد نيايد و آنها را از خواندن باز ندارد و چنان چه يكي دو نفر از افراد هم
نارسايي صدا پيدا كردند، بقيه افراد به طور هماهنگ بتوانند خوانندگي كنند و از
جذابيت عزاداري تا پايان مراسم كاسته نشود.
ذكر سقايي به اين شيوه است كه يك نفر به تنهايي يا چندنفر با هم و هماهنگ يك بيت يا
يك بند از اول شعر نوحهسرايي را ميخوانند و بقيهي افراد در همان مجلس همان بيت
يا بند يا يك بند و بيت ديگر آن را به همان آهنگ جواب ميدهند تا خوانندگي خواننده
و شعر او پايان يابد.
در مجلس سقايي خواننده ابتدا اشعار در مدح و منقبت امامان معصوم به ويژه مولا
علي(ع) و حضرت امام حسين(ع) ميخوانند و با مرثيه آن را ختم ميكنند. آنگاه ذكر
سقايي شروع ميشود و اين برنامه در طول دو سه ساعت با مدح و مرثيه خواني و ذكر
نوحهسرايي دستهجمعي با اشعار شهادت و آهنگهاي مختلف ادامه پيدا ميكند.
هر خوانندهاي بايد با اجازه و اشاره «بابا» و سرپرست جلسه خوانندگي را شروع كند و
مجلس بايد با خوانندگي بابا و سرپرست آغاز و با خوانندگي و دعا نمودن وي پايان
پذيرد.
كيفيت سقاكردن فرزندان
هنگامي كه والدين كودكي تصميم ميگيرند فرزندشان به خدمتگزاري اباعبداله الحسين(ع)
در آيد و سقايي كند، مجلس باشكوهي با حضور هيات سقايي و باباي آن برگزار ميكند.
سقاها پس از اجتماع در مجلس ابتدا به مدح و منقبت ائمه اطهار ميپردازند و سپس
مرثيهخواني و ذكر نوحهسرايي سقايي ميپردازند. سپس باباي هيات مناسب مجلس را به
حاضران اعلام ميدارد. آنگاه فرزند صاحبخانه را نزد خود ميطلبد و به اهل مجلس
نشان ميدهد. آنگاه طبقي را كه يك دست لباس سقايي در آن است و در كنار آن ظرفي از
گلاب و شيريني قرار دارد در مقابل بابا هيات قرار ميدهند.
باباي سقا، قصيدهاي كه مربوط به سقا و پوشيدن لباس سقايي قرائت ميكند. اين قصيده
داراي چند بند است و حاضران به آخر هر بند ميرسند آن را هماهنگ جواب ميدهند و در
آخر هر بند يك قطعه از لباس سقايي را به فرزند صاحبخانه ميپوشاندند كه عبارت است
از:
1- كلاه ترمهاي ارزشمند كه نشانه افتخار عزاداري و خدمتگذاري امام حسين(ع) است كه
بر سرش ميگذارند.
2- شير و قلاب: تسمه پهني كه از جنس چرم بوده و يك سر آن سگكي به شكل شير و در سر
ديگرش حلقهاي به نام قلاب بوده به عنوان كمربند سقايي بر كمرش ميبندند.
3- كشكولي به عنوان مشك آب سقايي بر كتفش ميگذارند.
4- جام آبي را به دستش ميدادند.
5- لنگي به جاي نطع سقايي « پوستي كه سابقا سقاها در زير مشك آن را بر كمر
ميبستند.
6- رشته قرمز رنگي كه به عنوان رشتهي غم و مانم داري امام حسين(ع) بر كمرش
ميبندند.
پس از پوشاندن لباس سقايي و ختم قصيده با دعا و فاتحهخواني مراسم پايان مييابد و
به همگي گلاب داده و كام همه را شيرين ميكنند و در پايان مراسم اهل مجلس را اطعام
مينمايند و باباي هيات كه فرزند صاحبخانه را براي عزاداري سقايي پذيرفته و اين
مراسم را اجرا نموده هديهاي تقديم ميكنند.
آن كودك تا پايان عمر سقا محسوب ميشود و موظف است در تمام مراسم هيات سقايي شركت
نمايد و تخلف بدون عذر از اين وظيفه يك نوع پيمانشكني و بيحرمتي به ساحت
اباعبداله الحسين(ع) محسوب ميشود.
نمونههايي از اشعاري كه در هنگام پوشيدن لباس سقايي خوانده ميشود:
ابتدا ميكنم ز بسماله
بعد از آن لا اله الا الله
از محمد مدد همي طلبم
كرمي از علي ولياله
***
ما بندهي لا اله الا اللهيم
بر دين محمد بن عبداللهيم
اولاد رسول هست تاج سر ما خاك قدم علي ولياللهيم
***
توحيد كه لا اله الا اله است
اسلام محمد ، رسولالله است
با اين دو سخن كسي به جايي نرسد
گر بيخبر از علي ولياله است
***
عمري است كه دم به دم علي ميگويم در حال نشاط
و غم علي ميگويم
بالله به جز علي و اولاد علي
دردي ز كسي كسي مداوا نكند
***
يا رب به دلم در علي افزون كن
جز نقش علي ز لوح دل بيرون كن
ما را به علي و آل بخشاي ز لطف
و آن دل كه نه جاي او بود پرخون كن
***
از قول محمد سندي در دست است هركس
كه علي را نشناسد پست است
خواهي كه اگر بگويمت كيست علي او نيست
خدا ولي خدا را دست است
نویسنده : علی محمد سلطان
محمدی آرانی
دیدگاهتان را بنویسید