گروه خبرنگاران افتخاری هلال: روزهای پايانی سال يك هزار و 433 هجری قمری است و يك هزاره و سه قرن و هفت دهه و سه سال از روزی كه اباعبدالله الحسين (ع) عرفاتش را با شوق بندگی و عشق به معبود به سمت قربانگاه نينوا گره زد، می گذرد.
اين روزها يادآور روزهای پايانی سال 60 هجری است؛ سلاله پاك رسول خوبی ها، او كه خلاصه مكه و مناست، او كه تفسير حج و دعاست، مكه را يك روزی است كه به مقصد كوفه ترك كرده است.
سفير و پسر عمش از وفای كوفيان گفته است؛ اما دريغ كه امروز كوفيان مسلم ابن عقيل و هانی ابن عروه را ناجوانمردانه به شهادت رسانده اند و بزودی، جهان تا هميشه تاريخ مصاف نفاق، تيره روزی و پاكی را در نينوا به تماشا خواهد نشست.
امروز هزاران دل عاشق در صحرای عرفات، در زير آسمان نيلی پرخاطره اش، هر تكيه و مسجد و آستان و هر قلب بامعرفت و عاشق، اوج بندگی سالار شهيدان را از اين پهنه خاك، واسطه كوی دوست به سمت افلاك كرده است.
امروز صحن و سرای آستان محمد هلال بن علی (ع)، گواه حضور دل های عاشق و چشمان اشكبار مومنانی است كه چشمی به قربان، اين عيدالله الاعظم دارند و سينه ای سوزان از مصيبت حسين(ع).
اين گنبد فيروزه ای فلك، چه ماجراها به خود ديده و چه شهادت های گران باری را تا روز اشهاد به دوش می كشد!
براستی در پشت ناله ها و سوز دعای اين خيل عاشق چه سری نهفته است؟
آيا شرم بندگی، اشك ها را روان كرده، در فرازی كه زمزمه می كنند؛ “مولای من! تويی كه منت نهادی، تويی كه عطا كردی، تويی كه عفو كردی…و منم كه بد كردم…”.
شايد والايی نياز سالار شهيدان و اوج پروازش در نهايت خشوع و تذلل در برابر دادار بی نياز دل ها را به هيبتی حيرت انگيز ميهمان می كند؛ ” الهی ابهت خود را در من به گونه ای نهادينه كن كه گويا می بينمت…”.
براستی دل ها چه دلی دارند در زمزمه اين فراز برآمده از دل عزيز زهرا (س)؛ “و رگ های متصل به گردنم… روی هم قرار گرفتن لب هايم…”
و آنجا كه اباعبدالله الحسين (ع) در صحرای عرفات رو به سوی كوه های مكه نوای “يارب” را با اشك های جاری بر گونه های مباركش مكرر می كند؛ چه سوز دلی از نهاد عاشقان كويش بر می آيد؛ چرا كه اين جلوه زيبای تضرع بندگی،” الهی رضا برضائك” را خوش تفسير می كند.
فردا قربان است و حسين (ع) با كاروانی از دل به قربانگاه شيرخواره اش می رود؛ به قربانگاه “اشبه الناس برسول الله” و يادآوری اين خاطرات، توان از كف ها می برد و اشك ها را به ياد فراق عزيز زهرا (س) روان كند.
و غروب آفتاب روز عرفه زمزمه های دعا و نوای حزن انگيز طنين انداخته در صحن و سرای اين آستان را با ندای موذن در هم می آميزد تا خاطره ها، عشق سالار شهيدان را به ياد آورند؛ ” من به نماز عشق می ورزم”.
هزاران نفر از عاشقان و دلباختگان حسينی عصر روز عرفه در صحن و سرای آستان حضرت محمد هلال بن علی (ع) دعای پرفيض عرفه را با شور و نوا زمزمه كردند.
دیدگاهتان را بنویسید