اما دو دوست هنریمان ازدعوت بنا به دلایلی خاص جا ماندند.
وقتی وارد آران و بیدگل شدیم به یاد شهر مهد یاران سبزوار افتادیم که خاطراتش دردلمان زنده است ، روح زیبای شهری آران و بیدگل که غیرقابل تصورحقیر بود نگاه هایم را تیز کرد. عجب شهر دنجی ، آرام با سازه شهری متناسب و هر چه به داخل شهر پا می گذاشتیم احساس غریبی ، غربت برایم نبود ، انگار که سال های سال است که دراین شهر زیسته ام . همیشه به قم عشق می ورزم ، اما نمی دانم در دمادم غروب روز در شهر آران و بیدگل چه نهفته است که مرا به سوی خود می خواند ، تا به خود آمدم جلو حرم حضرت محمد هلال بن علی (ع) بودیم . تکه خبرهایی از تلویزیون درسال های اخیر درباره این شهر شنیده و دیده بودم ، از ایام سوگواری ، دستجات حسینی و… اما آنچه می بینم با وجود ایام بهار طبیعت ، شادی یا مقلب القلوب ، ولی در کوچه آسمان این شهر همان نفس های حق ، عشق بی اتتها ، نور اهل بیت را لمس می کنم.
سفرم دو روزه است ، اما احساسم چنین ندا می دهد که خطا رفته ای بهزاد . با دو روز نمی توانی به رمز و رموز شهری که خطه معنویت ، عشق اهل بیت در بطن او عجین شده ، دست یابی .
به هرحال وارد حرم شدیم ، غفلت ما ایرانیان همیشه چنین بوده که ازداشته های خود بی خبریم .عجب صفایی دارد حرم حضرت هلال بن علی (ع) . هلال چه نام زیبایی است ، هلال روی زمین ، آران وبیدگل .
در محفل انس هنرمندان دراین حرم روضه رضوان مانوس گشتیم از هر قلم ، زبان ، چشم ، دستی هنر می بارید ، هنری که نور تعهد معنویت برآسمان ها تلا لو داشت همانا که عین الله ، ثارالله ، ید الله …
حال خدا می داند بهره ای ، اندوخته ای ، دنیا که هیچ ، بر اخری از این سفر ذخیره سازم . یاد همیشه جاوید زنده شهیدان لجه ی کمال معرفت آران وبیدگل نیز گرامی باد . به امید شفاعت آن گمنامان عصر حضرت روح الله (ره ) .
* استاد بهزاد پروین قدس، ازهنرمند ان متعهد وداوربین المللی کشورمان درزمینه عکس می باشند . ایشان در زمینه نویسندگی نیز تبحر خاصی دارند که اکثر کتب ایشان درخصوص معرفی و زندگی نامه شهیدان جنگ تحمیلی می باشد .
دیدگاهتان را بنویسید