در چهل و پنجمين سالروز ارتحال افتخارالاسلام صورت گرفت؛
بررسی ابعاد شخصيتی آيت الله افتخارالاسلام دربندی(ره) در گفت و گو با شاگرد ايشان
يكی از شاگردان افتخارالاسلام دربندی(ره) گفت: آيت الله افتخارالاسلام دربندی(ره) پدر علمی و معنوی من بود.
گروه خبرنگاران افتخاری هلال: اشاره: شنيده بوديم يكی از روحانيونی است كه آيت الله افتخارالاسلام دربندی (ره) او را فرزند خود خطاب می كرده. دو تا از نزديكترين رفقايش چند سالی هست كه رخت از عالم دنيا بركشيده اند.
در گوشه ای از همين شهر، خانه ای جمع و جور را برای روزهای پيری برگزيده و به دور از هياهوی شهر، با همسرش روزگار می گذراند.
می گفت چند سالی هست كه خانه نشين شده ام.
تمام خاطراتش را نوشته بود و در جايی امن گذاشته بود تا برای هميشه در تاريخ ماندگار شود.
از هيچ كس و هيچ چيز گله ای نداشت، تنها چند جفت گوش شنوا می طلبيد تا خاطرات روزهای گذشته و كارهای كرده و ناكرده اش را در آن نجوا كند.
حجت الاسلام والمسلمين شيخ سليمان اقبالی، متولد سال 1309 در خانواده ای كم درآمد اما مؤمن و خدا ترس در آران و بيدگل است.
او تحصيلات ابتدايی را نزد چند تن از معلمان شهر همچون آقا حسن مشرقی به پايان رسانده و در سن 17 سالگی برای تحصيلات حوزوی به مدرسه حبيب موسی در كاشان رفت.
وی پس از چند سال تحصيل در اين مدرسه، به مدرسه سلطانی كاشان رفت و دروس حوزوی خود را ادامه داد و از محضر اساتيدی همچون: حاج حسن متوسل، سيد فضل الله امامت كاشانی، آيت الله مدنی و آقايان مؤذن و صلاحيان كسب علم كرد و سپس به همراه دو تن از هم درسان خود يعنی حجج الاسلام عزيز الله شكوری و سيد رضا سيديان برای ادامه تحصيلات رهسپار حوزه علميه قم شد و از دريای علم و معرفت بزرگانی چون شيخ مصطفی اعتمادی و آيت الله مشكينی بهره های فراوان برد.
وی در بيان احوالات آيت الله افتخارالاسلام دربندی و ارتباط خود با ايشان می گويد: پس از پايان تحصيلاتمان در حوزه علميه قم، به همراه مرحوم حجج الاسلام شكوری و مرحوم سيديان به آران برگشته و به پيروی از اين سخن پيامبر گرامی اسلام (ص) كه می فرمايند: ” كسی كه ساعتی نزد عالمی بنشيند و از او دو كلمه بياموزد، خداوند دو باغ در بهشت به او عطا می كند كه هر باغی دو برابر دنياست”، به محضر آيت الله دربندی شرفياب شديم.
ايشان عالمی خليق و اديب بودند.
در ميان تمامی رفتارها و سخنان خود درس اخلاق می دادند.
از بی مهری ها و قدر ناشناسی های مردم گله مند بودند اما، هيچ گاه عصبانيت و تندی نمی كردند و به هنگام ناراحتی بر سر كسی فرياد نمی كشيدند.
به هنگام حضور ميهمانان و دوستان در منزلشان، لباس های پاكيزه و مرتب به تن می كردند و حضور در مقابل ميهمان بدون لباس روحانيت را به دور از ادب بر می شمردند به گونه ای كه حتی در اواخر عمر گهربارشان كه به علت بيماری ديابت در بستر نقاهت به سر می بردند، هنگامی كه برای عيادت ايشان می رفتيم، عمامه خود را بر سر می گذاشتند.
لقب افتخارالاسلام را از اساتيد خود در حوزه علميه نجف دريافت كرده بودند و فعاليت های عام المنفعه و باقيات و الصالحاتی كه از ايشان به جای مانده، نشان می دهد كه ايشان به حق، افتخاری برای اسلام و مسلمين بودند.
برای علما و روحانيت احترامی ويژه قائل بودند و هر چند در نقل احاديث ائمه اطهار(ع) و فن بيان و سخنوری استاد ما محسوب می شدند، اگر به هنگام سخنرانی ما يا روحانيون ديگر بر فراز منبر، به درب مسجد می رسيدند، آنقدر تامل می كردند تا سخنان شخص به پايان برسد و به دليل ورود ايشان به مسجد، صحبت های سخنران قطع نگردد.
مرحوم شيخ آقا حسين دربندی آرانی از نعمت داشتن فرزند پسر محروم بودند و در اواخر عمر شريفشان به دليل انس و الفت بسيار به بنده و آقايان سيديان و شكوری، ما را فرزندان خود می ناميدند و می گفتند: هر چند خداوند پسری به من عطا نكرده، اما، شما سه نفر، برای من همچون فرزندانی زينت بخش در ميان مردم هستيد.
يادآور می شود حجج الاسلام اقبالی، سيديان و شكوری پس از بازگشت از حوزه علميه قم و مراجعت به منطقه، خدمات ارزنده ای در شهر آران و بيدگل انجام داده اند كه از جمله آن ها می توان به برگزاری نماز جماعت در مساجد آران همچون مسجد قدمگاه واقع در سرمحله، مسجد ملا شكرالله و مسجد وشاد آران، ساخت مسجد امام حسين(ع) در محله سر كنگه آران، مشاركت در ساخت اولين غسالخانه بهداشتی شهرستان در ضلع جنوبی آستان مقدس حضرت محمد هلال بن علی(ع)، پيگيری ساخت درمانگاه حضرت ولی عصر(عج) واقع در خيابان محمد هلال(ع)، پيگيری جهت حضور پزشكان ماهر جهت مداوای بيماران شهر، راه اندازی صندوق قرض الحسنه امام حسين(ع) در محله وشاد آران و فراهم نمودن اقدامات لازم جهت تعمير و بهسازی جاده قديم آران و بيدگل به كاشان اشاره كرد.
دیدگاهتان را بنویسید